در رمان جهانی ما با صدای بلند بخوانید پکسپیتر به ولا می گوید که باید به خانه برود:
“پس کدام است؟ آیا برای خانه خود برمیگردید یا برای حیوان خانگی خود؟»
پیتر گفت: “آنها یکسان هستند.”
Huzzahnians با الهام از نوشته های دانش آموزان کلاس 6 و 7 خانم Bunker، ایده های خود را در مورد خانه بررسی کردند. برخی نقل قول ها از پست های آنها با پیوندهایی به وبلاگ آنها در زیر آمده است.
خانه جایی است که همیشه می خواهید به آنجا برگردید. جایی که احساس می کنید پذیرفته شده اید، دوست دارید، حتی به آن نیاز دارید… این جایی است که به آنها تعلق دارند. جایی با قلبشان. جایی که بهش میگن خونه.. ~ کیمبرلی
خانه کمپینگ است، آتش زدن در کمپ و ساختن s'mores و خانه کریسمس است، داشتن خانواده و خرد کردن کوه پوشیده از برف. ~ کارسون
یکی از وبلاگ نویسان گفت: “خانه جایی است که شما می خواهید باشید اما نمی توانید” و برای من این هاگوارتز است!… همچنین وقتی در تخیل خود هستم (معمولاً خودم را در دنیای هری پاتر یا پرسی جکسون تصور می کنم) احساس می کنم در خانه هستم. در آنجا همه چیز عالی است ~ آریل
خانه دیگر من یک پیست هاکی است. من فکر می کنم که باید یک مکان خوب برای استراحت و مکانی باشد که بتوانید همه چیز را در اختیار داشته باشید. ~ جاش
خانه جایی است که شما می خوابید، جایی که شما را دوست دارند، جایی که خانواده در آن قرار دارند. ~ پس
خانه من یکی از بهترین مکانها برای استراحت است. ما همیشه شیرینیهای فوقالعاده خوشمزه در قالب داریم، یک کاناپه راحت برای استراحت داریم، و بهترین از همه این است که یک گل ختمی را در آتشدانی در حیاط پشتی بریان کنیم. ~ دانیال
من دوست دارم هر روز به خانه بیایم و این احساس را داشته باشم که می دانم امن هستم. من هر روز سپاسگزار خانه ام هستم و همیشه خواهم بود. ~ کیا
خانه جایی است که در آن قوانینی وضع شده است، اما هنوز مکانی بسیار آزاد و آزاد است که در آن هیچ کس به خاطر خود بودن قضاوت نمی شود. ~ جیدن
خانه جایی است که همیشه کسی هست که بتوانید به او تکیه کنید. خانه این است که بدانم سگ من همیشه برای در آغوش گرفتن باز است… آخرین اما نه کم اهمیت ترین صدای عجیبی که مخزن ماهی ایجاد می کند صدای خانه من است. ~ کیلی
خانه جایی است که می توانیم در آن احساس امنیت کنیم و دوست داشته باشیم. وقتی به خانهام میروم و سگهایم را در پنجره میبینم همه از دیدن من هیجانزده شدهاند که لبخندی گرم بر لبانم مینشیند. ~ تایلر
مدرسه همچنین مکانی است که می توانم آن را خانه بنامم. بسیار سپاسگزارم که توانستم به یک مدرسه عالی با معلمان و مردم عالی بروم. دوستان مدرسه من هم مثل خانواده هستند، آنها همیشه می توانند من را بخندانند و لبخند بزنند. ~ لایوآ
اما بالاتر از همه چیز، بالاتر از خانه در یک خانه، خانه برای من تئاتر است. خانه پر از هیجان و عصبیت، اما بیشتر هیجان است. خانه در طول فینال روی صحنه است و همه چیز را برای آن شب پایانی فراهم می کند. ~ غزل
همچنین مکانی است که میدانید مورد اعتماد و دوستداشتنی هستید و میتوانید هر احساسی را که دارید بیرون بیاورید. خانه بهترین مکان است! ~ جک
خانه زمانی است که احساس خوشبختی می کنید. خانه همان چیزی است که شما دوست دارید. ~ برایانا
اگر در حال خواندن هستید پکس (و حتی اگر نیستید) “خانه” برای شما چه معنایی دارد؟ لطفاً به ما اطلاع دهید یا بهتر است از وبلاگ نویسان کلاس ما دیدن کنید تا نظرات خود را به اشتراک بگذارید.
اعتبار عکس: Neuro74 Flickr از طریق Compfight cc